وبلاگ تخصصی هویت ایران و آذربایجان

(آذربایجان جزو لاینفک ایران است. (شیخ محمد خیابانی

وبلاگ تخصصی هویت ایران و آذربایجان

(آذربایجان جزو لاینفک ایران است. (شیخ محمد خیابانی

آنچه را که من امروز به عنوان یک تکلیف براى جامعه جوان کشور حس میکنم، این است که جوانان باید از سرمایه هویت ملى و جمعى کشور، با همه وجود و همت خود دفاع کنند.

حضرت آیت الله امام خامنه ای (مدظله العالی)

سعید آرزومند

 

مساله فروپاشی حکومت شوروی و گرایشات مردم جمهوری آذربایجان به این سوی مرز و داخل ایران، موضوعی است که دو قرائت اصلی از آن وجود دارد که در این نوشتار بصورت اجمالی به بررسی آنان پرداخته شده است.

مساله فروپاشی حکومت شوروی و گرایشات مردم جمهوری آذربایجان به این سوی مرز و داخل ایران، موضوعی است که دو قرائت اصلی از آن وجود دارد. عده ای بر اساس تحلیلی از هویت تاریخی، دینی و فرهنگی مردمان قفقاز و جمهوری آذربایجان معتقدند که این مردم در تمام دوران پس از جدایی از ایران - که بدلیل جنگ های ایران و روس و معاهدات گلستان و ترکمنچای اتفاق افتاد – با توجه به ریشه های اعتقادی و فرهنگی خود دل در گرو ایران اسلامی داشتند و در مقابل آنان هستند کسانی که معتقدند گرایش و علاقه مردم شمال ارس نسبت به این سو، نه بخاطر علاقه به ایران و اسلام و تشیع که به دلیل علاقه به آذربایجان و ترک زبانان ساکن در آن است. در این نوشتار دیدگاه اول  تحت عنوان "همگرایی هویتی" و دیدگاه دوم را تحت عنوان "واگرایی هویتی" بین مردم ایران و قفقاز بصورت اجمالی مورد بررسی قرار می گیرد.

 

همگرایی هویتی مردم ایران و قفقاز

طرفداران قرائت اول، اینگونه استدلال می کنند که قفقاز جنوبی – سه جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان امروزی – در طول تاریخ همواره در گستره تمدنی و فرهنگی ایران بوده است و این گزاره را به جز برهه ها و دوره های معدود و کوتاهی در خصوص ایران قبل و پس از اسلام به اثبات می رسانند. بر اساس همین نگاه مردمان شمال ارس گرایشات و آمیختگی بسیار جدی با فرهنگ ایرانی دارند که پس از اسلام آوردن ایرانیان، فرهنگ ایرانی آنان با اسلام آمیخته می گردد و سپس در دوران صفویه و رسمیت یافتن تشیع، مسلمانان قفقاز جزو پیشروان جهان تشیع می گردند و علما و مفاخر بسیاری را در این عرصه تربیت و به جهانیان معرفی می نمایند. بنابراین طرفداران این نظر وجهه اصلی هویتی مردمان شمال ارس و خصوصا مسلمانان آن دیار را دین اسلام و تشیع و فرهنگ ایرانی می دانند.

مورخان موافق این نظر معتقدند که 17 ایالت و شهر منطقه قفقاز در طول جنگ های ایران و روس که در دوره قاجار رخ داد - علی رغم میل مردم آن - بر اثر اشغال توسط روس ها از ایران جدا شده اند و در تمام دوران پس از اشغال، چه در دوره تزاریسم و چه بلشویسم با وجود سیاستهای سرکوبگرانه حاکمان، سعی در حفظ هویت اصیل دینی و ایرانی خود داشته اند و هم در سالهای اول پس از جدایی و هم در روزهای واپسین حیات شوروی و تزلزل دیوار آهنین، به سوی مرزهای ایران هجوم آورده اند تا عمق علاقه و محبت خود را نسبت به وطن تاریخی و هویت دینی خود نشان دهند.

 

واگرایی هویتی مردم ایران و قفقاز

اما طرفداران نظر مقابل اینگونه استدلال می کنند که آذربایجان – به زعم آنان شمال و جنوب ارس – در طول تاریخ دارای حکومت و کشور مستقل بوده است که در دوره جنگ های ایران و روس توسط این دو قدرت منطقه ای مورد هجوم قرار گرفته و قسمت شمالی آن تحت اشغال روس ها و جنوب آن تحت اشغال ایران – به تعبیر خودشان فارس ها – قرار گرفته است.

بر اساس قرائت بالا، پس از فروپاشی شوروی، شمال ارس – به تعبیر خودشان آذربایجان شمالی- از اشغال روس ها آزاد گشته ولی جنوب ارس – به تعبیرشان آذربایجان جنوبی – همچنان در اشغال ایران است. نتیجه طبیعی این دیدگاه این است که بایستی ملت آذربایجان واحد! تمام توان خود را برای آزادی آذربایجان جنوبی و تشکیل حکومت تاریخی خود به کار گیرد.

نظریه پردازان این دیدگاه، وجهه اصلی هویت این مردم را آذری و ترک زبان بودن تعریف می کنند و معتقدند که دین در مرتبه بعدی قرار دارد و هرگونه نزدیکی به هویت ایرانی را نفی می کنند.

 

دو قرائت از یک واقعه

در واپسین روزهای حیات سیاسی شوروی که زمزمه تضعیف و فروپاشی آن بر سر زبانها بود جریانات مردمی در جمهوری آذربایجان شکل گرفت که سعی در نزدیکی به ایران داشت. این گروهها که به نظر می رسید دارای پایگاه مردمی قدرتمندی نیز بودند با ساماندهی تجمعاتی در کنار مرز ایران، در نهایت حصارهای مرزی را شکستند و برای مدتی وارد خاک کشورمان شدند. در پی همین واقعه بود که ارتش سرخ شوروی با اعظام نیروهای خود به باکو،20 ژانویه سیاه را در تاریخ رقم زد که طی آن 135 نفر کشته و بیش از 700 نفر از مردم جمهوری آذربایجان مجروح شدند.

دو دیدگاه فوق الذکر، در خصوص واقعه ای که اشاره شد نیز دو تفسیر متفاوت ارائه داده اند.

 

دیدگاه اول معتقد است که هجوم مردم جمهوری آذربایجان به سمت ایران که به تایید مستندات تاریخی در روز 19 ژانویه اتفاق افتاد ناشی از هویت دینی و فرهنگ ایرانی آنان بود که فرصت بدست آمده پس از دوران الحاد 70 ساله را غنیمت شمرده و به سمت وطن تاریخی خود رجعت کردند و به همین مناسبت بود که یک سال پیش آیت الله سیدحسن عاملی،19 ژانویه را به عنوان "روز آذری های مسلمان جهان" نامید و خواستار گرامیداشت هویت دینی و اصیل آذری های مسلمان جهان در این روز شد.

استدلال اصلی طرفداران این دیدگاه هم شعارها و مصادیق اتفاق افتاده در این واقعه است که تصاویر آن در سطح تلویزیون و رسانه های مکتوب نیز پخش شده است و به عنوان مثال میتوان به هجوم مردم به مساجد و تبرک از پرچم های عزاداری اهل بیت (ع) و سر دادن شعارهای لا اله الا الله و الله اکبر توسط آنان اشاره کرد.

اما طرف مقابل با خدشه در زمان این واقعه، 31 دسامبر را به عنوان روز برداشته شدن حصار مرزی بین ایران و جمهوری آذربایجان معرفی کرده و علت آن را هم هجوم مردم آذربایجان جنوبی و شمالی! برای یکپارچه شدن می داند و به همین علت، طرفداران آنان این روز را به عنوان "روز آذری های جهان" معرفی کرده اند.

 

با توجه به اینکه نگارنده نظر اول که در این نوشتار تحت عنوان همگرایی هویتی مردم ایران و قفقاز معرفی گردید را به لحاظ ادله و مستندات علمی و تاریخی صحیح می داند، سوالاتی از طرف مقابل در ذهن دارد که در ادامه مطرح می شود و امید است پاسخ مقتضی به آن داده شود.

  1.  
  2. 1- اگر ادعای وجود حکومت مستقل آذربایجان در طول تاریخ را دارید لطفا حدود جغرافیایی این حکومت، سلسله حکومت ها و پایتخت و اتفاقات مهم آن دوره ها را بر اساس منابع تاریخی موثق و مورد تایید محافل علمی تاریخی دنیا معرفی نمایید.
  3. 2- بعضا صفویه را حکومت آذربایجان می دانید. ادعایی که تمام ادله تاریخی معتبر آن را نفی می کند. لطفا مستندات تاریخی خود در این خصوص را ارائه دهید و توضیح دهید که چگونه بر اساس ادعای شما، اصفهان پایتخت حکومت آذربایجان بوده است؟
  4. 3- متن صریح معاهدات گلستان و ترکمنچای تصریح دارد که ایالات قفقاز توسط روس ها طی جنگ های دوره ای طولانی از ایران گرفته شده است، چگونه بر خلاف این اسناد تاریخی که نسخه های آن هم در وزارت خارجه ایران و هم وزارت خارجه روسیه موجود می باشد و تصاویر آن عینا انتشار یافته است، مدعی اشغال جنوب ارس توسط ایران هستید؟
  5. 4- در ادامه سوال بالا، اسامی متعددی از شهدا و قهرمانان ملی ایران و قفقاز و همچنین وقایع و محل وقوع درگیری در مقابله با قوای روس مطرح است که نمادها و اسامی برخی از آنان در موزه ملی تاریخ جمهوری آذربایجان نیز موجود است. اگر مدعی جنگ مردم منطقه با ایران هستید، لطفا اتفاقات و محل هایی که جنگ در آنها روی داده است و همچنین اسامی شهدا و قهرمانان آن را منتشر کنید. اگر اسناد و اطلاعات مورد تایید تاریخ در این خصوص پیدا نکردید حاضرید از ادعاهای خود دست بردارید؟
  6. 5- چرا به دنبال نفی هویت دینی مردم جمهوری آذربایجان هستید؟ مگر غیر از این است که حاصل نفی این هویت اشغال طولانی مدت قره باغ توسط نیروهای ارمنی بوده است؟ براستی به نظرتان الگوی هویتی قومیت گرا توانسته است منافع ملی جمهوری آذربایجان را تامین کند؟ غیر از این بوده است که سیاستمداران و ژنرالهای پر ادعای شما بجای جنگیدن در مقابل اشغالگران ارمنی، ترجیح می دادند رشوه بگیرند و با جام های شراب وقت بگذرانند؟
  7. 6- آیا زمان آن نرسیده است که بجای ترویج فساد و بی حیایی در جامعه و گسترش روز به روز موسیقی و کنسرتهای مختلف و مشغول کردن جوانان جامعه جمهوری آذربایجان به مسائل بی اهمیت و مبارزه با مظاهر دینداری مانند مساجد و حجاب و محبوس کردن فعالان اسلام گرا، با استفاده از روحیه دینی و اسلامی به دنبال آزادسازی قره باغ عزیز و مظلوم باشید؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی